سفارش تبلیغ
صبا ویژن


نور

سلام مهربون

تنها ، خسته و نا امید رفت کنار برکه وسط جنگل.

دیگه از تلاش های بی نتیجه اش خسته شده بود.

به خودش گفت :

آخه توی این چند ساله یه روزنه امید هم ندیدم.

همه رشد کردند و به جائی رسیدند و فقط منم که باید درجا بزنم.

پس فریاد زد :

من خسته ام ، دیگه نمی خوام زندگی کنم.

جنگلبان پیر که صدای اونو شنیده بود اومد سراغش و گفت :

پسرم یه نگاهی به اطرافت بنداز و سرخس ها رو ببین.

اونها زود رشد می کنند و همه جا رو می پوشونند.

حالا اون بامبوهای سر به فلک کشیده رو هم نگاه کن.

بامبو وقتی کاشته می شه تا چهار سال هیچ اثری ازش دیده نمی شه.

و در سال پنجمه که جوانه کوچیکش از دل زمین می یاد بیرون.

در تمام اون چهار سال ، فقط ریشه های بامبو در زمین پیشروی می کنند و محکم می شن و خودشون رو آماده یه اتفاق بزرگ می کنند.

و در سال پنجم چوانه قد می کشه و در عرض شش ماه ارتفاع اون به سی متر می رسه!

پسرم خوب فکر کن.

تو می تونی توی زندگیت مثل سرخس باشی و بی دردسر جلوه گری کنی.

و می تونی در کنار تمام تلاش هائی که برای رشد و شکوفائیت انجام می دی ، مثل بامبو صبر و تحمل داشته باشی تا یکدفعه آنچنان قد بکشی که چشم همه رو خیره کنی.

حالا فکر نمی کنی صبوری و امید داشتن به سپیده دمی که درست در اوج تاریکی و سرما سروکله اش پیدا می شه بهتر باشه؟

پس...!

منبع: kht.ir




نوشته شده در تاریخ جمعه 90/10/2 توسط
درباره وبلاگ


هر کجا هستم باشم آسمان مال من است پنجره، فکر، هوا، عشق‍، زمین مال من است چه اهمیت دارد گاه اگر می رویند قارچ های غربت؟
کد آهنگ

مرجع کد آهنگ